محتوای تدبر و تفسیر قرآن 5 - سال 1400
يكشنبه, ۱۶ آبان ۱۴۰۰، ۰۳:۰۴ ب.ظ
کلاس تدبر و تفسیر قرآن 5، در سال 1400 در دانشگاه امام صادق علیهالسلام ارائه شد. در ادامه مطلب میتوانید صوتهای این کلاس را که در طول ترم بهروزرسانی خواهد شد، به همراه جزوات مربوط به هر جلسه، دریافت نمایید. در انتها نیز جزوهی نهایی قرار داده خواهد شد.
محتوای جلسات 1 و 2:
خلاصهای از مطالب جلسات 1 و 2:
- در درس تدبر و تفسیر قرآن 5، به تفسیر موضوعی قرآن کریم در زمینه مسائل اقتصادی میپردازیم.
- به طور کلی آیات قرآن کریم را میتوان به دو دسته تقسیم نمود: آیات بینشی و آیات کارکردی. آیات بیشنی، آیاتی هستند که اعتقادات و بینش ما را شکل میدهند؛ اما آیات کارکردی که درواقع همان احکام هستند، در نظامسازی به کار میروند. بر این اساس، ما بحث خود را از آیات بینشی قرآن در موضوعات اقتصادی، آغاز میکنیم.
- داستان قوم حضرت شعیب علیهالسلام از جمله داستانهای قرآن میباشد که به مسائل بینشی در اقتصاد جامعه، میپردازد. داستان این قوم در دو جای قرآن ذکر شده است: سورهی شعراء و سورهی هود.
- وقتی به روایت قرآن از اقوام پیشین و پیامبران آنان نگاه میکنیم، میبینیم که بحث اصلی پیامبران، بحث «توحید» است؛ اما دغدغهی حضرت شعیب در مقابل قوم خود یک بحث اقتصادی است. شاید بتوان گفت ذهنیت صرفا مادی و دنیایی قوم شعیب و نگاه منفعتطلبانه و سودجویانهی آنها، اصلیترین مسألهی این قوم با پیامبرشان بود. جامعهای که تمام معیارهایش صرفا مادی و دنیایی باشد، حتما به سمت هلاکت حرکت خواهد نمود.
دریافت جزوه جلسات 1 و 2
محتوای جلسه 3:
خلاصهای از مطالب جلسه 3:
- سورهی دیگری که به داستان قوم شعیب میپردازد، سورهی مبارکهی هود است. هلاکت هر قومی که در قرآن ذکر شده، یک علت کلی دارد که مشترک است میان تمام اقوام و آن علت، رویگردانی از خدا و آموزههای پیامبرانِ خود میباشد. اما هلاکت هر قومی، یک وجه اختصاصی نیز دارد. علت اختصاصی هلاکت قم شعیب، مسائلی اقتصادی علیالخصوص کمفروشی بود.
- آیات سوره هود نشان میدهد که قوم حضرت شعیب، به لحاظ اقتصادی، وضعیت خوبی داشتند و رفاه در جامعه به میزان قابل توجه وجود داشته؛ اما با این وجود، نفس انسانها به سبب آن حس منفعتطلبی و فزونطلبی که دارد، تمایل پیدا میکند که کمبگذارد و کمبفروشد. لذا باید توجه داشت که صرف ایجاد رونق اقتصادی و رفاه مادی، تضمینی برای سعادت جامعه به وجود نمیآورد.
- قسط یک سطحی بالاتر از میزان است. میزان؛ یعنی انسان آن کاری را که برعهده دارد، صحیح و کامل انجام بدهد؛ اما قسط در نگاه فردی نیست بلکه در سطح جامعه مطرح میشود. به عبارت دیگر، قسط و عدالت، بُعد اجتماعی برابری را نشان میدهند.
- در تفکر دینی، دخالت در اعمال و رفتار شخصی افراد، چنانچه اعمال شخصی او، در کل جامعه و محیط اطراف او تأثیرگذار باشد، امری جایز است. برخلاف آنچه امروزه گفته میشود که طبق آزادیهای شخصی، هر فرد میتواند هرطور دلخواهش بود رفتار کند، ما در آموزههای دینی، چنین چیزی نداریم؛ چرا که اَعمال انسانها، هرچقدر هم که شخصی باشد، در نهایت وارد اجتماع میشود و بر جامعه نیز اثر میگذارد.
دریافت جزوه جلسه 3
- ۰۰/۰۸/۱۶