(راهبرد آمریکا در قبال ایران: تغییر تدریجی ماهیت نظام با حفظ ظواهر دینی و ملی)
از میان مجموعه اهدافی که آمریکا در سیطره همه جانبه بر کشورهای جهان اعمال می کند دو عنصر محوری را باید مد نظر قرار داد:
· وابسته نمودن اقتصادی و به تبع آن سیاسی و در دراز مدت بُعد وابستگی فرهنگی
· دوم که مقدمه عنصر اول می باشد عبارت است از «نفوذ» در ابعاد سه گانه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی؛ به تعبیری می توان گفت نفوذ کلیدواژه ای است که هم مقدمه وابستگیست و هم فرآیند آن؛ بدین معنا که سیطره آمریکا از طریق نفوذ هم آغاز می شود و هم استقرار می یابد و لذا نفوذ پروژه ای است که پایانی ندارد و برای هر نوع دخالت و تسلط آمریکا و وابستگی کشورها عنصر حیاتی و پیش برنده است.
نفوذ آمریکا در کشورهای مختلف جهان با سه راهبرد رخ می دهد:
· اول تغییر رژیم و براندازی
· دوم تغییر ماهیت و مخدوش کردن تدریجی آداب دینی و ملی
· سوم تغییر ماهیت و باقی ماندن ظواهر دینی و ملی
راهبرد اول: آنچه مبرهن است اولین هدف آمریکا از نفوذ براندازی رژیم های مردمی حاکم و استقرار حکومت های موافق و کاملا تابع و تعریف شده در نظام سلطه آمریکایی در جهان است. از این رو انقلاب های رنگین، کودتا و .. راهبردهایی است که آمریکا در راستای این هدف خود به کار می گیرد. در کشور ما پروژه گسترده براندازی در سال های گوناگون پیگیری شده است؛ فتنه سال های 1378 و 1388 به تصریح مقامات آمریکایی تلاش هایی برای تغییر رژیم در ایران بوده است.
راهبرد دوم: وقتی آمریکا از براندازی ناامید و ناتوان باشد نفوذ سه جانبه فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خود را برای استحاله رژیم به کار می گیرد. در این رویکرد به تدریج سعی می شود آثار سنت های دینی و مذهبی از بین برود؛ نمونه کامل این نوع نفوذ کشورهایی چون چین و غالب کشورهای عرب منطقه می باشد.
راهبرد سوم: در برخی کشورها بدلیل پای بندی عمیق مردم به آیین و مناسک دینی راهبرد دوم با مخالفت های گسترده و مقاومت مردم مواجه می شود. در نتیجه گرچه دشمن راهبرد دوم را ادامه می دهد و به ثمربخشی آن امیدوار است اما جهت بی اثر کردن تکاپوی قشر مقاوم سعی می کند که احیانا تمام ظواهر دینی، مذهبی، ملی و .. در کشور حفظ شود اما اهداف دشمن به وسیله احزاب و جریان های سازشکار و موافق با استکبار پیاده شود. اوباما در مصاحبه با لس آنجلس تایمز به تصریح این رویکرد سوم را روش مقابله و رام کردن ایران اعلام کرده است. او می گوید: «ما می خواهیم پس از توافق برجام، اهداف خود را از طریق احزاب موافقمان در ایران پی بگیریم».
حتی او تصریح می کند که ایران باید به یک «پسر خوب» تبدیل شود. از نگاه او پسر خوب به معنای پذیرفتن و تعریف شدن در داخل نظام سلطه و دست برداشتن از آرمان های دینی و انقلابی و نیز حمایت او از مظلومین جهان است.
همچنین او به تصریح اعلام می کند که «ماهیت نظام ایران قطعا پس از توافق (در دراز مدت) تغییر خواهد کرد.» این اظهارات امارات روشنی بر این رویکرد سوم در مقابله با ایران است. رهبر انقلاب چنین راهبردی را با عبارت «جنگ نرم» تعریف کرده و به دقت راهبرد سوم را توضیح می دهند:
« در موضوع ایران، هدف اصلی از این جنگ نرمِ فکرشده و حسابشده، استحالهی جمهوری اسلامی ایران و تغییر باطن و سیرت، با حفظ صورت و ظاهر آن است..در چارچوب اهداف جنگ نرمِ دشمن، باقی ماندن نام «جمهوری اسلامی» و حتی حضور یک معمم در رأس آن مهم نیست، مهم آن است که ایران تأمینکنندهی اهداف آمریکا، صهیونیسم و شبکهی قدرت جهانی باشد.» (مقام معظم رهبری؛ 20/7/94)